دوشنبه، اردیبهشت ۰۷، ۱۳۸۸

این مایه افتخار و خوش اقبالیست
عرش از تب و تاب رنگ قرمز خالیست
آبی است تمام آسمان ای گل من
شاید که خدای ما هم استقلالی است

قهرمانی تیم فوتبال استقلال مبارک باد - دیروز اشک شوق بود و هیجان.......

چهارشنبه، اردیبهشت ۰۲، ۱۳۸۸

بزرگ بود و از اهالی امروز بود

تقدیم به روح پرفتوح پدر بزرگ مرحومم.(سید جعفر قدس میرحیدری)...دیروز توی تلویزیون این شعر سهراب رو خوند و من یاد پدربزرگ افتادم...
بزرگ بود و از اهالی امروز بود
و باتمام افق های باز نسبت داشت
و لحن آب و زمین را چه خوب می فهمید
صداش به شکل حزن پریشان واقعیت بود
و پلک هاش مسیر نبض عناصر را به ما نشان داد
و دست هاش هوای صاف سخاوت را ورق زد
و مهربانی را به سمت ما کوچاند
به شکل خلوت خود بود
و عاشقانه ترین انحنای وقت خودش را برای آینه تفسیر کرد
و او به شیوه باران پر از طراوت تکرار بود
و او به سبک درخت میان عافیت نور منتشر می شد
همیشه کودکی باد را صدا می کرد
همیشه رشته صحبت را به چفت آب گره می زد
برای ما یک شب سجود سبز محبت را چنان صریح ادا کرد
که ما به عاطفه سطح خک دست کشیدیم
و مثل یک لهجه یک سطل آب تازه شدیم
و بارها دیدیم که
با چه قدر سبد
برای چیدن یک خوشه ی بشارت رفت
ولی نشد که روبروی وضوح کبوتران بنشیند


و رفت تا لب هیچ
و پشت حوصله نورها دراز کشید
و هیچ فکر نکرد
که ما میان پریشانی تلفظ درها
برای خوردن یک سیب
چه قدر تنها ماندیم
سهراب سپهري