شنبه، آذر ۰۹، ۱۳۸۱

STORM


در حاشيه طوفان وزيد: موقع سخنراني در فاصله 2 متري ما دكتر يزدي دبير كل نهضت آزادي هم نشسته بود. يه لحظه كه سخنران ساكت شد تا نفس تازه كنه. يه آقايي كه روبروي دكتر نشسته بود. به طرز كاملا وحشتناك و بلندي بادي ول داد!! من كه دچار شوك شدم. حتي نمي‌تونستم بخندم، باورم نميشد همچين اتفاقي افتاده. توي همچين محلي اونهم جلوي دكتر يزدي، اون هم صدايي به اين عظمت!! كم كم كه از شوك خارج شدم، حالا نمي‌تونستم خنده خودم رو كنترل كنم. از طرفي هم جو من رو گرفته بود و همش از خدا مي‌خواستم خدايا يه وقت آبروي ما رو اين جوري جلوي كسي نبري و...!! بعد از سخنراني هم احوال اژدها رو پرسيدم. چون تقريبا در معرض طوفان بود، پرسيدم باد او را نبرده است؟!!

هیچ نظری موجود نیست: