پنجشنبه، آذر ۲۱، ۱۳۸۱

تهران باراني


براي اونايي كه ساكن تهران نيستم مي‌نويسم كه اين چند روزه تهران خيلي خيلي كم آفتاب شده و اكثرا به خصوص شبها به شدت بارون ميباره. گاهي همراه با رعد وبرقهاي خفن و هم چنين بارش شديد تگرگ، امروز ساعت 10 صبح يك تگرگي بايد كه ظرف 5 دقيقه كف زمين و شيشه ماشينها همه‌اش سفيد شد. جالب اينكه اين بارندگيها تا سه‌شنبه هفته بعد قراره باشه. سه‌شنبه- 2 شب پيش - هم كه با اژدهاي خفته و اژدهاي شكلاتي كوه رفته بوديم اون بالا بارش برف بود و مجبور شديم يه كم يخ شكن ببنديم. اون شب رفتم خونه خاله‌ام اينا. همونجا كه طبقه 14 يه برجه. صبح زود بلند شدم يه نگاه بيرون رو بندازم. معركه بود شهر توي مه غليظي فرو رفته بود. از اون بالا همه چي رويايي بود. آدم هوس مي‌كرد از پنجره بپره بيرون. من از اون پنجره خيلي مي‌ترسم. مي‌‌ترسم كه يه بار جنون آني به سرم بزنه و بپرم بيرون. حتي شبش كابوس مي‌ديدم در همين مورد. بگذريم...عجب هوائيه. الان هم داره بارون مياد شديد.

هیچ نظری موجود نیست: