سه‌شنبه، آذر ۱۹، ۱۳۸۱

اي واي...گلوم درد ميكنه كه هيچ، امشب دوباره در خوردن تخمه آفتابگردون زياده روي كردم، حالا سر دلم يه جوريه. هوس شربت آبليمو كردم. ولي الان توي اين هواي سرد،‌ بايد با شلوارك و زير پيرهني برم بالا. ساعت يه ربع به دو نصفه شب مواظب باشم بيدار نشن. در يخچال رو باز كنم. ببينم اصلا آبليمو داريم يانه. ولي خوب.....ميرم. اول اين رو پست مي‌كنم. بعد بر مي‌گردم. خبرش رو ميدم.

هیچ نظری موجود نیست: