یکشنبه، دی ۰۱، ۱۳۸۱

Livin la vida loca


خوب الان دارم از ادیتور آنلاین لامپ استفاده می‌کنم. چون کامپیوترم فارسي رو بر عکس مي‌نويسه. از پنجشنبه تا حالا که کامپيوترم دوباره راه افتاده شايد ۷۷ بار تا حالا هنگ کرده. ديگه گريه‌ام گرفته. کافيه ياهو مسنجر رو نصب يا اجرا کني تا هنگ کنه. کليه ارتباطات قطع شده. وبلاگيدن هم تعطيل. همين حالا هم ممکنه هنگ کنم. ديروز بازي فوتبال استقلال رو مي‌ديدم. دستگاه هي هنگ مي‌کرد. استقلال گل مساوي رو هم خورد ديگه ديوونه شده بودم. ولي يهو اکبرپور از راست سانتر کرد و نيکبخت هد رو زد توي گل. هورااا. نعره مي‌کشيدم. و اين نعره يک ادم ديووانه بود چون نعره از روي تخليه رواني و با خشم بود. آخرش من سر فوتبال سکته مي‌کنم ومي‌ميرم. از اون طرف دقيقه ۹۰ هم يک پنالتي شد به نفع پيکان که خوشبختانه گل نشد. سرويس شدم ديگه. رفيقم هم از بوشهر زنگ زده بود و بازي رو براش گزارش مي‌کردم. بهش مي‌گفتم محمد آخر من سر فوتبال سکته مي‌کنم. اونهم مي‌گفت : منهم همينطور. ولي بدونيد ملت. اين کامپيوتر من رو بيچاره کرده. آخرش قاطي مي‌کنم و همه چيز رو له و لورده ميکنم. بگذريم...ممون که خوندين. آروم شدم. معني اون جمله اسپانيايي تيتر يعني - زيستن يک ديوانه - (فکر کنم). مي‌تونيد از متخصص اين زبون بپرسين.

هیچ نظری موجود نیست: