دوشنبه، خرداد ۰۷، ۱۳۸۶

گند بزرگ صدا و سیما در آخرین روز لیگ برتر

در آخرین روز لیگ حرفه ای فوتبال ایران ، صدا و سیما گندی تاریخی زد و از سه فوتبال مهمی که قرار بود همزمان پخش کند فقط یک بازی را توانست پوشش تصویری بدهد. انگار نه انگار که در سال هفتم هزاره سوم هستیم. بازی سایپا و مس به بهانه خرابی دستگاه و بازی استقلال و فولاد اهواز به بهانه قطع برق ورزشگاه اهواز کوچکترین پوشش تصویری نداشت. بیچاره جهانگیر کوثری که به عنوان مجری شبکه دو همین طور معطل ماند و پا در هوا!!!
اشکالات صدا و سیما در نشان دادن تصاویر در ورزشگاه آزادی در لیگ فوتبال امسال بسیار زیاد بوئ. ضعف بزرگ کارگردانی تصاویر در مورد زمانبندی پخش فیلم آهسته که روی اعصاب بینندگان بود، بارها و بارها پخش بی مورد تصاویر آهسته حساس و بعضاً نه چندان حساس باعث شد موقعیتهای مناسب پخش نشود. گزارشگرانی مثل خیابانی و یوسفی که همیشه در حال پیاده روی روی اعصاب ملت بودند و مزدک میرزایی احساس با مزگی بسیار می کرد و تیکه هایی سرشار از برودت به خورد ملت می داد. در مورد آمار بازی که آمار کاملاً غیر واقعی تحویل ملت می دادند. مثلاً در شمار موقعیتهای گل به خصوص در مورد تیم استقلال بسیار آمار پایینی می دادند، در همین بازی با پاس در نیمه اول استقلال حداقل 6 موقعیت مسلم گل داشت که در کمال تعجب در پایان نیمه دو عدد اعلام شد!!! کلاً در موقعیتهای روی دروازه گلها به حساب نمی آمد که در همه جای دنیا حساب می شود. بر خلاف آماری که در اروپا اعلام می شود شوت داخل چارچوب و خارج از آن در آمار ثبت نمی شود و به نظر می رسد که یا فرد مسوول آمار در بیشتر مسابقه در حال چرت زدن است یا مغرضانه عمل می کند و یا اصلاً از فوتبال سر نمی آورد...تازه توجه کنید که پخش تلویزیونی فتبال در آزادی بهترین در ایران است!!
به هر حال با تساوی استقلال مقابل پاس و برد سایپا، سایپا برای سومین بار در تاریخ فوتبال ایران و برای اولین بار در لیگ حرفه ای قهرمان ایران شد و استقلال که هفته ها در صدر جدول بود در عین ناباوری و تعجب از نزولی فاحش در آخر فصل در رده چهارم ایستاد و گندی که در عدم شرکت در جام باشگاههای اسیا به وجود آمده بود به نحو احسنت!!!! تکمیل شد!! یکی از بزرگترین مقصران مدیریت نالایقی به نام علی ابدی بر سازمان بود که با تعویضهای مکرر مدیریت و سرپرستی باشگاه تمرکز تیم را به هم ریخت...و در آخر کار با آوردن بی موقع حاجی دکتر فتح الله زاده و ادعای مکرر ایشان برای آوردن حجازی و بهترین مربیان جهان در چند هفته آخر شوک منفی بزرگی به تیم وارد کرد. شاهکارهای قلعه نوعی و کوچک بودن مرفاوی برای سرمربی گری استقلال هم از عوامل بزرگ ناکامی بود. دست همگی و باسن همگی شون با هم دیگه درد نکنه....
به امید جدایی چسبیدگان سیاسی از ورزش و فوتبال....

پ.ن.
1- اوه اوه علی دایی دیگه خدا رو بنده نیست!!
2- به هر حال ما که نرفتیم آسیا.ولی باز هم.{.......}...لنگیها!!

شنبه، خرداد ۰۵، ۱۳۸۶

ترنج- برای دل خودم

دیشب برای اولین بار توی ماشین آلبوم ترنج محسن نامجو رو گوش می کردیم...آخر مسیر که داشتیم به خونه می رسیدیم، آهنگ ترنج شروع شد و نمیدونم چی توش بود که اشکم جاری شد و خوشبختانه همسر گرامی هم متوجه نشد. امروز توی شرکت فکر کنم بار بیستم باشه که داریم با همکارم آهنگ رو گوش می دیم . چند دقیقه پیش آرشیو وبلاگم رو می گشتم برای مطلبی که 5 سال پیش در مورد رضا دشتی نوشته بودم و خوردم به نوشته های روزهای تصادف و به کما رفتن پدرم...اون نوشته و این آهنگ حالا باعث شده که من هیچ جوری نتونم جلوی سرازیر شدن اشکها رو بگیرم و دیدم اینجا هم ننویسم یهو می ترکه این بغض و باید زار بزنم...پس نوشتم برای دل خودم.

چهارشنبه، خرداد ۰۲، ۱۳۸۶

دوم خرداد

دیروز یکساعتی فکر کردم و رفتم توی حال و هوای ده سال پیش (اوووووووه ده سال گذشت مثل برق)، دوره ای که من توی آموزشی سربازی بودم و خاتمی شد رئیس جمهور...خاطرات اون موقع رو در قالب یک نوشته وبلاگی توی ذهنم مرتب کردم..با جزئیات...امروز ولی اصلاً حوصله پیاده کردن و تایپ کردنشون رو ندارم...مساله مربوط به آب هندوانه میشه قطعاً..چون حوصله کار کردن هم ندارم..نشستم آرشیو وبلاگ یکی رو میجورم...به هرحال...
دوم خرداد گرامی باد و سید محمد خاتمی هم همیشه سلامت باشه و موفق .
فردا هم سوم خرداده و یک روز دیگه فراموش نشدنیه برای این ملت، بازپس گیری خرمشهر در ماموریتی غیر ممکن..که ممکن شد با بدنهایی که در مقابل آتش ضدهواییهای دشمن که حالا به جای هواپیما انسان شکار می کردند ترکیدند و پودر شدند و سوختند و ...

پ.ن.
فردا بازی استقلال و پیکانه...و من هنوز در شوک باخت به سایپا هستم...ببینیم چه می شود.
امشب هم فینال لیگ قهرمانان اروپاست بین لیورپول و میلان...من طرفدار لیورپول هستم و روی بردش شرط هم بستم.

شنبه، اردیبهشت ۲۹، ۱۳۸۶

یا امام رضا،روغن موتور هیوندای !!+ رشد جمعیت


1- چهارشنبه 26 اردی بهشتی بود که 8 آذر نشد، قرار بود باز هم در استرالیا معجزه کنیم و بریم المپیک، این بار ولی معجزه نشد و مثل یک حیوان با وفا به استرالیا باختیم!! البته توقعی نمیره از تیمی که چهل روزه تشکیل شده که تیمهای پر تدارکی مثل عربستان و استرالیا رو شکست بده و قرار نیست همیشه معجزه ای مثل 8 آذر 76 رخ بده یک بار خدا دلش به حالمون سوخت حالا!! به حسین کعبی که توی جام جهانی بازی کرده چه میتوان گفت که به عنوان کاپیتان تیم آماتورگونه خطای پنالتی بی مورد انجام میده و همه اش در حال پرخاش به داوره...فقط پررو بازی رو یاد گرفته...خب انتظار برای راهیابی تیم فوتبال به المپیک 36 ساله شد.


2- جوات خیابانی!! گزارشگراین بازی نمودار همه رو رسم کرد با یاد آوری بازی سال 76 انگار خودش هم باورش شده که باعث صعود ایران به جام جهانی شده...


3-30-جمعه وسط پخش مستقیم فوتبال، بازی قطع شد و فینال وزن نمی دونم چندم مسابقات تکواندو پخش شد...ولی چه پخشی که فقط 40 درصد نبرد پخش شد ، چون یکی یا دو تا از داورها خانم بودند با دامن کوتاه و همه اش سانسور شد و هی فیلم آهسته های الکی پخش شد و فقط نماهای بسته..آخه خب مگه مجبورین اصلاً پخش کنید..این جوری صد سال سیاه پخش نکنید بهتره ...آخرش هم تکواندو کار ایرانی باخت (فکر کنم حواسش به لنگ و پاچه داورها بود!!) بعد که برگشتیم به فوتبال راه آهن یه گل زده بود و ما ندیده بودیم!! فحش های زیبا و رکیکی در مدح آقای ضرغامی و سیستم ایشان و خانواده محترم ایشان در مغزم رویید که در کار سایش اعصاب ملت هستند.


4-تبلیغ روی پیراهن تیم راه آهن جالب بود..."یا امام رضا" و زیرش هم نوشته بود "روغن موتور هیوندای"!!!، ریا و تظاهر و تناقض، در تمام شئونات این مملکت جاری است.


5-آقای احمدی نژاد در گزارش اقتصادی خویش هر گونه گرانی را شایعه دانستند و کار عوامل دشمن!!! و گرانی مسکن را - که البته اگر افزایش بیش از صد در صد قیمت مسکن اصلاً گرانی باشد!!!- بر عهده رشد جمعیت هم گذاشتند ، من فکر کنم آخه از مهر پارسال تا فروردین امسال جمعیت ایران دو برابر شده !!!..ملت موندن به کدوم حرف رئیس جمهور گوش بدن، پارسال فرمود صد و بیست میلیون جمعیت با توجه به امکانات ایران خوبه و حالا میگه رشد جمعیت فلان..!!! ملت بزایند یا نزایند ؟؟!! هر چند هم ملت و هم شما در حال زایمان اساسی هستید و بچه هم فارغ نمیشه!!! دوست خوبم منصور هم توی وبلاگش از گرانی مسکن ناله ها کرده و باعث و بانیش رو نفرین کرده و گفته مطمئنه که نفرین ملت سر قضیه مسکن عوامل گرانی مسکن رو خواهد گرفت...منصور جان اگر قرار بود نفرین ملت کاری کنه که توی این 28 سال پس چرا اتفاقی نیفتاد با اینهمه لعن و نفرین؟؟!!


6- آقای شکری یا حافظی را بندازید بیرون تو رو خدا!! صبحها از رادیوی ماشین رادیو ورزش رو گوش می دم، و بخش تیترهای مطبوعات، بعدش یک نفر به اصطلاح کارشناس برنامه -آقای حافظی یا شکری- تشریف میارند و از رو یکی از مقاله های منتخب رو میخونند...البته با صدایی کاملاً تو دماغی و مملو از خلط!!! و حال به هم زنی کامل و با سرعت چهل تپق در دقیقه!!! در خوندن از روی مطلب...من نمی دونم این مجریها و کارشناس!!!!!!ها رو از کجا گیر میارند - یه مشتی {...}خل...؟؟؟

یکشنبه، اردیبهشت ۲۳، ۱۳۸۶

تیز چنگال ماهیچه دوست

" بگذارید در گرمای سوزان تابستان بمیییرم و در سرمای جان سوز زمستان یییییییخ ببستم!!!"
تیز چنگال ماهیچه دوست - هنگام توبه الکی!!

پ.ن. نمیدونم چرا این کلام تیزچنگال ماهیچه دوست شخصیت -اول یک نوار قصه دوران کودکی به همین نام، که بر اساس داستان موش و گربه بود- از دیشب هی توی مغزم تکرار می شه!! سالها بعد ..در دوران نوجوانی و شاید هم جوانی!!! من و برادرم پروژه ای رو شروع کردیم به ضبط کردن روی نوار کاست که اجرای متفاوت و خنده داری بود از همین نوار قصه که ناتمام موند، خودمون حین کار از شدت خنده اشکمون در میومد...نمیدونم الان اون نوار کاستها کجاست...باید بگردیم ...دورانی بود...سرخوشی.

چهارشنبه، اردیبهشت ۱۹، ۱۳۸۶

بی تربیت +18

اگر از شما بخوان که با این هفت فحش خوارمادر و چاله میدونی یک شعر موزون بسازید ، چه میکنید!! 1-{...}کش 2- ک{...}نی 3- ج{...}ه 4- {...}ییدن 5- {...}خل 6- خوار{...}ه 7- د{...}ث
لازم نیست زحمت بکشید، گروه کار درست "کیوسک" زحمتش رو کشیده، اول این کلمات رو انتخاب کرده بعد شعر زیر رو ساخته و بعد ترانه و آهنگ و ...خیلی هم آهنگ توپی از کار در اومده...اسم آهنگ هست "بی تربیت" از آلبوم جدیدشون به اسم عشق سرعت. این دومین آلبومشون بعد از آلبوم فوق العاده "آدم معمولی" هستش. با اینکه الان دیگه ایران نیستند ولی مانند آلبوم اول همه اشعار راجع به اجتماع و سیاست ایرانه و کاملاً به روز و آشنا به وقایع داخل ایران هستند.مثلاً در آهنگ اول همین آلبوم میگه..."شام و نهار نداریم جاش میخوریم کیک زرد!!"..."انتخابهای تستی ...ازدواجای قسطی...دوزار ته گنجه بود...فرستادیم فلسطین!!"




.به جزو قوت متن، این آهنــــــگها از ریتم خوبی هم برخوردار هستند و کلاً بچه های
فوق العاده با استعدادی هستند..(حالا ما که کارشناس نیستیم ولی لذت می بریم.)...کل آلبوم عشق سرعت رو میتونید از این جا (زاغ سیا) داونلود کنید... و آلبوم آدم معمولی رو از همون جا (این آلبوم قشنگ تره به نظر من) ..اونهایی هم که ایران نیستند 15 دلار پول بدن بخرند.
و اما متن آهنگ بی تربیت...من عیناً اون چیزی رو که خونده میشه در زیر میارم...و چون فحشها رو خودش سانسور میکنه و نمیگه من شماره فحشها رو جاش می ذارم!!! من فکر میکنم این آهنگ رو تقدیم کردند به صدا و سیمای جمهوری اسلامی و فرزاد حسنی خصوصاً!! البته فکر میکنم... این بود کار تحقیقاتی امروز من!!

میگی از جنگ و کشاکش
میگی از حریق نفت کش
مجری اخبــــــار و گزارش
یک آدم دروغگوی {1}ـ

یه برنامه واســـــــه جوونی
روزاتون سبز و آسمونی
قدر میکروفون رو میـدونی
عشــــوه نیا آی بچه {2}ـ

ارتبــــــــاط مستقیم و زنده
بین یه شـهر و چند تا ده
مجــــــــری جُنگ خانواده
جیغ نزن اینقدر زنیکه {3} – استغفرالله –

از زیر چشم همدیگه رو می پاییدن
چیزای رئیساشون رو میمالیدن
با صداشـــون روحمون رو ساییدن
با دروغاشون اعصابمون رو {4} – آقا اینجا خانواده نشسته ! –

دکورهای جلف و پر از گل
گلهای گلایل و ســــــــنبل
کـــــــــــلاغ با ادای بلبل
اینا رو از کجا گیر آوردن یک مُشتی {5}ـ

همه برنامه ها پر از غــصه
مصاحبه با آدمهای چرک و نشُسته
فکر میکنه خیلی کار درسته
خجالت نمی کشـــه مرتیکه خ{6} – لا اله الا الله!!! –

کُتهای قهوه ای، خنده های لوس
مجریهای بی معنی و چاپلوس
میگه همه دزدند، بقیه جــاسوس
لعنت به هر چی آدم {7} – صلوات بفرست آقا –

دی..دی دیری ریم.....

پ.ن. خواهر زاده خانم بنده، آقای دانشجوی 21 ساله و نوازنده مجرب گیتار برقی و عاشق کارهای راک و اینهاست و از کارهای کیوسک هم خیلی خوشش میاد، سر این آهنگ که صحبت می کردیم میگفت من دو سه تا از این فحشها رو نفهمیدم چیه!!! قرار شد براش بعداً همه رو توضیح بدم...طفلکی چه چشم و گوش بسته است!!

دوشنبه، اردیبهشت ۱۷، ۱۳۸۶

یادگاری از آزادی


جمعه 7 اردیبهشت با پسرخاله ها و اخوی تصمیم گرفتیم بریم استادیوم آزادی بازی استقلال با استقلال اهواز...سر فرصت و دیر راه افتادیم وقتی رسیدیم با ترافیک وحشتناک دم ورودی استادیوم و بعد بسته شدن دربها مواجه شدیم و مجبور شدیم کله کنیم و برگردیم خونه...دوربین رو برده بودم تا عکسهای باحالی بندازم که نشد و یادگار اون روز فقط یک عکس بود که پشت ترافیک گرفتم. فکر کنم عکس به اندازه کافی گویا هست ولی توضیح مختصر این کار یک راننده پیکان بود که پرچم تیم قرمز پوش محبوب پایتخت رو برافراشته کرده بود...توضیح اینکه سوراخی و پارگی لنگ موجود در تصویر ذاتی است به گیرنده های خود دست نزنید.

چهارشنبه، اردیبهشت ۱۲، ۱۳۸۶

یک شب بارونی بسه


دیشب میخواستیم شام رو شروع کنیم و برنامه شب شیشه ای هم شروع شد...یهو برق منو گرفت!!! "خنده های زورکی، اشکهای یواشکی-شب و روزی بی هدف، لحظه های الکی -ساعتهای پر سوال، دلخوشیها تو خیال- حسرت پرنده دل، که نداره پرو بال......یک شب بارونی بسه برای از نو تر شدن، یک گل شمعدونی بسه برای عاشق تر شدن..."
آره خودش بود...مهمون برنامه رضا صادقی بود...یهو سیل تلفن و اس ام اس بود که بهم زده می شد که عشقت رو آوردند کانال پنج!
خلاصه برنامه خیلی باحالی بود و رضا مثل همیشه صمیمی و بی ریا بود...و حرف مجری رو تایید کرد که آهنگها و شعرهاش بیشتر حسیه تا تکنیکی و البته ما هم به خاطر این حس و احساس فوق العاده دوستش داریم....اجرای زنده اش هم زیبا بود و البته آهنگی که در مدح حضرت علی خونده بود و من تا حالا نشنیده بودم...تازه مشخص شد که رفیق فابریکش علی انصاریانه...علی انصاریان رو از وقتی استقلالی شده سعی می کردیم دوستش داشته باشیم!! حالا ارداتمون بیشتر شد به خصوص وقتی رضا گفت که اونهم دیوونه ای مثل خودشه!

آخر شب هم که آخر فوتبال بود و لیورپول طی یک بازی هیجان انگیز و پر از سرعت و درگیری یک به صفر چلسی رو برد و چون بازی رفت رو باخته بود بازی به وقت اضافی و پنالتی کشید و لیوورپول برد بالاخره..خیلی چسبید. نیم ساعت وقت اضافی رو از رادیو مجبور شدم گوش بدم چون از تهرانپارس به سمت غرب تهران و پشت فرمون ماشین بودم و تازه باید خانواده خواهر همسر گرامی رو که بچه های اونها بر خلاف من طرفدار چلسی بودند!! رو هم میرسوندیم....مجردی کجایی که یادت به خیر!!! خوشبختانه سر ضربات پنالتی رسیدیم خونه.
پ.ن. دیروز روزجهانی کارگر بود...بر همه کارگران من جمله خودم مبارک باشه!!
شرکت ما که نه تعطیل بود و نه خبر خاصی بود..برای رو کم کنی مدیران، شیرینی خریدم و بین کل شرکت پخش کردم!!