تفکرانه تر
1- جام جهانی در اوج هیجان ادامه داره و کار به نقاط حساس! رسیده. من وقت نمی کنم حتی سلمونی برم.دوستان کم کم دارند به خاطر موهای بنده متلک بارم می کنند.
2- کم کم افسردگی نزدیک شدن پایان جام داره شروع میشه. یکی از بزرگترین حال و حولهای زندگی من و ما. چهار سال دیگه معلوم کجا باشیم زنده باشیم. چهار سال قبل عزیزانی در بین ما بودند که حالا نیستند و ...بگذریم.
3-بازی پرتقال و هلند اوج هیجان و شور جام بود تا اینجا. خشن ترین بازی تاریخ جام جهانی . چهار تا اخراجی و 16 تا اخطاری!! طرفدار هلند بودم به خاطر مربی با کلاسش و شرط بندی که روی هلند کرده بودم! از اون طرف از اون اسکولاری شبیه ناصر ابراهیمی (البته در شلوغ بازی!!) حالم بهم میخوره. اوج بازی اونجا بودند که هلندیها فیر پلی رو قهوه ای کردند.
بازیکن پرتقال آسیب دید(شاید هم تمارض) داور بازی نکه داشت. اومد دراپ بال بندازه به هلندیه اشاره کرد توپ رو بده به پرتقالیا. هلندیه یه سری تکون داد. توپ رو گرفت. 1-2 ثانیه مکث و یهو زد به قلب دفاع پرتقال و دکو هم تکل زد چارچرخشو هوا کرد و اخطار و بزن بزن و خین خین ریزی. خیلی حال کردم با این صحنه. خداییش اگر من هم فوتبالیسیت بودم این کار رو می کردم. اگر مربی هم بودم به بازیکنام میگفتم که فیر پلی این جور موقعها یه چیزی تو مایه های کشک و دوغه!! داور هم نمیتونه بگه چرا فیر پلی نکردی اینها توصیه است ، قانون نیست. وقتی تیمت عقبه و طرف حتی اگر 1 درصد هم شک داری که خودشو الکی انداخته زمین. گور بابای فیر پلی. بالاخره هلند باخت و ما هم شرط رو. داوره - اون قصاب روس رو میگم - خیلی باحاله. خوشم میاد ازش چون داور بازی استقلال پرسپولیس بود که استقلال 3-2 با گل دقیقه 92 پیروز قربانی برد بازی رو. هر چند کمکش توی اون بازی یک گل آفساید رو برای پرسپولیس رو آفساید نگرفت.
4- همسر گرامی بنده سر عشق و علاقه بنده به فوتبال همیشه با من بحث و جر !! دارند. ولی به یمن شرکت در مسابقات پیش بینی (همون شرط بندی خودمون) بازیها رو با علاقه دنبال می کنند. توی یک شرط بندی با شرکت چهل و یک نفر شرکت کردیم بنده شدم بیستو هفتم ولی همسر گرامی مشترکا با یک خانوم دیگه!! مقام اول رو کسب کردندو مقادیر معتنابهی به جیب زدند!! هر چند نصف بیشتر بازیها رو من براش پیش بینی کرده بودم اونهم با نتیجی متفاوت از خودم!! ولی یه سوتی هم دادم توی وارد کردن نتیجه یک بازی. وگر نه الان به تنهایی اول شده بود و همه پول رو میبرد!! حالا هی سرکوفت.
5- خدائیش توقع ما از ایران زیاد بود. اولا همه آسیاییها زرتشون قمصور شد. و فقط کره بهتر از ما بود. دوما بازی مکزیک جلوی آرژانتین و پرتقال جلوی هلند نشون داد که ما اون قدر هم ضایع نبودیم. یه خورده کمتر از اون قدر ضایع بودیم.
تماشاچیانمون هم تازه خیلی خوب بودن.
6- زیاد ور زدم. ولی یه چیزی هم بگم و برم. آقا سگ برانکو و علی دایی شرف داره به ممد مایلی کهن و امثالهم. آقا اومد تو تلویزیون با قیافه حق به جانب مثل هنر پیشه ها فیلم پورنو کله اش تکون میداد و به برانکو و دایی حرفهایی می زد که بار حقوقی داره. آخه مرتیکه تو که میگی مردم و مردم و ..ینو میخوان و اونو.، چرا وقتی 70 میلیون نفر میگفتن پاشازاده تو میگفتی استاد اسدی . یا اضغر مدیر روستا رو میذاشتی تو زمین و خداداد رو رو نیمکت؟!! بابا تو که هرچی تیم داشتی در حقش پدری کردی. یا اون افشین پیروانی ملقب یه افشین تاپال با اون لهجه مشعشعش!! بر میگرده و کلی اظهار فضل و...بعد میگه " ما باید تفکرانه تر(!!) بازی کنیم ". و...بگذریم. برانکو ترسو بود و اشتباه کرد. ولی آدم با شخصیتی بود و زحمات زیادی کشید برای تیم. من خیلی حالم گرفته بود که ترکیب رو بد می چید و ترسو و بود و...ولی افتخارات ما با او کم نبود و سگش شرف داشت به بعضیها. علی دایی هم که....خدانگهدار.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر