” من خيلي منتظر نامهات نبودم. اگر در پس اين سالها دردهاي نگفتني و نهفتنيات را نفهميده باشيم از تو دور بودهايم عزيز. جايي ايستادهايم به عمد كه صدايت را نشنويم لابد!
اين روزها انتقاد از تو مد ديگر و من چقدر از اين مد روزهايي كه خاشاك روي آب است گريزانم چرا كه گمانم كارهاي تو سنگ زير آب را ميماند كه ماندگاري را تداعي ميكند عزيز!
من پيشتر تو را در هجوم تندباد اين انتقادها ديدهام. تو را ديدمت با رگهاي بريده در حمام فين! ديدمت در كودتاي بيست و هشت مرداد سي و دو! حتي فرسنگها دورتر آن زمان كه پينوشه عليه تو كودتا ميكرد! هر بار ديدمت قرباني صداقت خودت بودي و انتقادها و انفعالهاي ما! من اما در اين روزگار قحطي لبخند ميخواهم بگويم ما با تو بر سر عهدمان پابند ميمانيم حتي اگر توفان سرزنشها و كنايهها احاطهمان كند...
لبت بي لبخند نماند عزيز.الهي!“
اين متن رو سهيل فاطمي براي سيد محمد خاتمي نوشته توي هفته نامه چلچراغ. عالي بود. همين.
پ.ن.
1- فيلم مصائب مسيح در تهران اكران شده بدون يك ثانيه سانسور!! بليطش رو بايد با آكروبات بازي گير بياوريد.
2- آكروبات بازي يكي از تكه كلامهاي پدرم بود.......فاتحه.
3- امروز ديدم پيشو!! گربه حياطمون داره به سه تا بچه گربه يكماهه شير ميده!! نفهميديم كي حامله شد!!؟؟ كي زائيد آخه!!! مادر رضاعي هم كه نيست!! ناقلا! حالا خوبه تقريبا هر روز ميديديمش!
4- دلم يه ذره شده....واسه اون دو چشمون رطب تب دار!!
5- فريدون فروغي داره ميخونه: مهر تو را دل حزين، بافته بر قماش جان
6- leben....I feel you.
هر چي دنبال جايي گشتم توي اينرتنت كه اين آهنگ رو داشته باشه...پيدا نكردم. توي پست بعدي.اگر عمري باقي بود. آخر آهنگه.و من با شنيدن اين آهنگ .....فقط تو را حس ميكنم. فقط تو...
دوشنبه، اردیبهشت ۲۱، ۱۳۸۳
انتقاد از تو مد شده ديگر!!
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر