Oh Brother Where Art Thou?
امروز بعد از مدتها با اون رفتيم حوزه هنري. من نزديك حوزه يه جلسه كاري داشتم و از همون جا اومدم. اونهم كه طبق معمول دير اومد. من نشستم سر جام و 3-4 دقيقه بعد از شروع فيلم اومد. توي تاريكي دستش رو گرفتم و آوردم نشوندمش. فيلم ” اوه برادر تو كجايي “ رو ديديم. اين فيلم رو وقتي تازه اكران شده بود. با كيفيت بد ديده بودم و چيزي هم سر در نياورده بودم و حالا ميخواستم با زير نويس فارسي ببينم. خيلي فيلم خندهداري بود به خصوص ديالوگهاش. جرج كلوني هم كه مثل هميشه كولاك بود. باز هم يه جمله جالب . توي فيلم اورث (جرج كلوني) وقتي ميبينه زنش ميخواد با يكي ديگه ازدواج كنه به دوستاش ميگه: ” زنها شيطانيترين ابزار شكنجه هستند كه هميشه براي مردها دردسر درست ميكنند. “ نكته ديگري كه قبلا دقت نكرده بودم اينه كه، هالي هانتر هم توي اين فيلم بازي ميكرد. با همون چهره جذاب و لب و دهن بچةگانه. قبلا دو تا فيلم از اين هالي هانتر ديدم. يكي فيلم فوق العاده مقلد(copy cat). كه نميدونم چرا اينقدر مهجور مونده . من خودم تا حالا 3-4 بار اين فيلم رو ديدم. يكي از كاملترين فيلمهاييه كه درباره سريال كيلرها (قاتلين زنجيره اي) ساخته شده. فيلم تصادف رو هم از اين هنر پيشه ديدم كه فول متال سكسه!!!
بعد از فيلم پياده اومديم تا كانون زبان چون اونجا يه كاري داشت. قبلش داشتيم در مورد يه همكار خانوم شركت كه البته هم دانشگاهي من بوده حرف ميزديم. وقتي اون رفت توي كانون و من منتظر بودم. يهو اون همكار رو ديدم كه داره مياد و جمعيت فراوان جلوي كانون و نمرهها رو نگاه ميكنه. سريع رفتم بالاتر تا من رو نبينه، بعد هم رفتم اون طرف خيابون منتظر شدم. البته اگر هم من رو ميديد مسالهاي نبود. لااقل براي من. بعدش هم رفتيم خونه . روابط هم كماكان در سردي نسبي قرار دارد. پيش بيني هوامي ابري و باراني ميشود ، در آيندهاي نه چندان دور...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر