چهارشنبه، اردیبهشت ۲۵، ۱۳۸۱

امروز بازي استقلال و سپاهان بود، چون جايي كار داشتم و نمىتونستم بازي رو ببينم. گذاشته بودم ويدئو ضبط كنه . با ذوق و شوق داشتم ميومدم خونه كه بازي رو با تاكتيك شبه مستقيم ببينم. خيلي گرسنه بودم و هوس جيگر كرده بودم. رفتم جيگر فروشي و دلي از عزا در آوردم موقع بيرون اومدم يه پيرمرده اومد تو و از يارو پرسيد كه استقلال چيكار كرد؟ من سريع اومدم بيرون كه نتيجه رو نشنوم ولي شنيدم كه گفت استقلال باخت!!! من رو ميگي؟ حالم رفت تو قوطي! با خودم گفتم خدايا يه كار كن اشتباه باشه يارو شوخي كرده باشه يا با استقلال رشت اشتباه گرفته باشه . خلاصه 500 تا صلوات نذر كردم كه اس اس برده باشه. همه صلواتها رو هم همين امشب بفرستم. خلاصه با ناراحتي اومدم خونه و فيلم بازي رو گذاشتم . همون دقايق اول يه پنالتي به نفع اس اس شد. گفتم حتما گل نشده ولي شد!
خلاصه سرتون رو درد نيارم استقلال 3-0 بازي رو برد و 4 امتياز از پرسپوليس جلو افتاد. جوونم! حالا ما هم بايد همين امشب 500 تا صلوات بفرستيم. جريان رو براي پسر خاله ام تعريف كردم گفت صد تاش رو به نيابت من ميفرسته. دستش درد نكنه. مرسي!

هیچ نظری موجود نیست: