سه‌شنبه، خرداد ۰۷، ۱۳۸۱

ما و جام جهاني
اولين جام جهاني كه به ياد مىآورم. جام جهاني 82 اسپانيا است. فقط 9 سال داشتم. آن موقع به علت شرايط جنگي موجود تنها بعضي بازيهاي مهم و آن هم با چندين روز تاخير پخش مىشد. آن بازي كه باعث شد من طرفدار آلمانها شوم. بازي نيمه نهايي بود بين آلمان وفرانسه. آلمان در وقت اضافه 3-1 عقب افتاده بود. اعجوبه اي به نام "رومينيگه" وارد زمين شد. بازي 3-3 شد و در ضربات پنالتي آلمان پيروز شد. اين خاصيت فوتبال آلمانها يعني نا اميد نشدن تا آخرين لحظات و همچنين با تمام وجود در اختيار تيم بودن مرا كاملا مجذوب كرد.
3 صحنه از دهها صحنه به ياد ماندني:
1-گل دوم ايتاليا به آلمان در فينال توسط ماركو تاردلي، هرگز چنين شادي ديوانه واري پس از به ثمر رسيدن يك گل نديدم. 2-گل سوم آلمان مقابل فرانسه در آخرين لحظات وقت اضافه كه با ضربه برگردان كارل هاينس فورستر به ثمر رسيد.
3-ايتاليا 3-2 از برزيل جلوافتاده دقايق آخر بازي است، "ادر" بازيكن برزيل نااميده تابلوهاي تبليغاتي را كنار مىزند تا راحت تر ضربه كرنر را بزند ولي بي فايده است.

جام جهاني بعدي جام 86 مكزيك بود. جام ديه گو مارادونا و استاديومهاي جوشان مكزيك. آلمانها باز هم به فينال رسيدند. در تمام اين سالها بازيكن محبوب من كسي نبود جز "كارل هاينس رومينيگه" بازيها باز هم پخش نمىشد. تاخير پخش به 2-3 روز رسيده يود. فرداي بازي فينال آلمان -آرژانتين از خواب برخاستم. هنوز توي رختخواب بودم. راديوي خارجي كه پدرم كه گرفته بود، اعلام كرد كه آرژانتين با پيروزي 3-2 بر آلمان قهرمان شد. سرم دوباره زير پتو بردم. در اين سن و سال من يك طرفدار افراطي آلمان بودم. ولي از مانند سالهاي بعد، از برزيل متنفر نشده بودم. سهم ايران در جام جهاني هنوز صفر بود.
چند صحنه از دهها صحنه به ياد ماندني:

1-گل دوم آرژانتين به انگليس، مارادونا از وسط زمين شروع مىكند 6-7 نفر انگليسي را دريبل مىزند و گللللللللللللللل......اين يك گل متافيزيكي بود!
2-بازي فينال، آلمانها 2-0 از آرژانتين عقب افتاده اند. رومينيگه وارد زمين مىشود و گل اول را به ثمر مىرساند. صحنه پس از گل و تلاش او براي تهييج آلمانها ديدني است. آلمانها 2-2 مساوي مىكنند. ولي كسي نتوانست مارادونا را به زمين زنجير كند!
3-گل اول آرژانتين به انگليس، مارادونا با دست به انگليس گل زد. او بعد گفت اين گل دست خدا بود!
4-تمامي بازي برزيل - فرانسه در يكچهارم نهايي. آخر فوتبال!
جام جهاني 90-ايتاليا . بازيهاي مقدماتي براي ما ايرانيها با حساسيت دنبال شد. بازي حساس ايران - چين در ديگ جوشان آزادي را هرگز از ياد نمىبرم. ضربه آزاد زيباي افتخاري نزديك شدن ما به رويايمان بود. ولي فوتبال بي رحم است . ايران برتري 3-0 را با 3-2 عوض كرد. به علت تفاضل گل كمتر در گروهمان حذف شديم.
جام 90، جام آلمانها و لوتار ماتيوس بود. آلمانها با رهبري بكن بائر با قاطعيت به فينال رسيدند. سومين فينال متوالي. بازي فينال كاملا در احاطه آلمانها بود ولي تنها با يك پنالتي مشكوك قهرمان شدند.
بازيهاي اين جام با نيم ساعت تاخير از تلويزيون ايران پخش مىشد و اين واقعا يك پيشرفت بود.
چه شبهاي بي نظيري را گذرانديم.
3 صحنه از دهها صحنه به ياد ماندني:
1-آلمانها جشن قهرماني بر پا كرده اند، بازيكنان مشغول پايكوپي هستند. فرانتس بكن بائر دست در جيب فرو برده و متفكرانه، دور از همه ، به آرامي قدم مىزند. او دارد پيروزي را حضم مىكند!
2-اشكهاي مارادوناهنگام اهداي جوايز.
3-بازي افتتاحيه، كلوديو كانيجيا وارد زمين شده تا عقب ماندگي 0-1 از كامرون را جبران كند. در يك صحنه او 3 بازيكن كامروني را با مهارت و درنهايت زيبايي دريبل مىزند ولي نفر چهارم به شدت او را به زمين مىكوبد. كارت قرمز!


ادامه دارد...

هیچ نظری موجود نیست: