یکشنبه، آذر ۰۳، ۱۳۸۱

دكتر ظفر قندي و وقتي كه فرق علي شكافت


امشب شب ضربت خوردن حضرت علي هست. من دلم براي نشستن پاي سخنراني دكتر ظفرقندي تنگ شده. دكتر ظفر قندي رو شايد بشناسيد. الان رئيس دانشگاه علوم پزشكي تهران هستش. يكي از جراحان زبر دست ايران و رئيس تيم پزشكي معالج سعيد حجاريان بعد از ترور بود. از اعضاي جبهه مشاركت هم مي‌باشد. ايشون توي مدرسه {...} معلم ما بود. معلم چه درسي؟ تحليل سياسي!! باورتون ميشه كه ما سال دوم و سوم و چهارم دبيرستان همچين درسي داشتيم؟ اگر نمره مون هم از 14 كمتر مي‌شد بايد شهريور امتحان مي‌داديم. من عاشق شخصيت و درس دادن دكتر بودم و هستم. يادمه سال 1369 كلاس چهارم دبيرستان بوديم. افطار خونه يكي از بچه‌ها دعوت بوديم. شب قدر بود و دكتر صحبت مي‌كرد. اون يه روايتي رو ذكر كرد ، در مورد ضربت خوردن حضرت علي. و گفت اين صحيحترين روايته در مورد ضربت خوردن حضرت علي. اون روز صبح سحر ابن ملجم به همراه يه نفر ديگه (اسمش يادم نيست). ميان توي مسجد كه وقتي حضرت علي وارد مسجد شد ، ضربه روبزنند. وقتي علي وارد درگاه ميشه ، نفر اول شمشير رو بالا ميبره و ميزنه ولي توي تير چوبي سقف درگاه گير ميكنه! و ابن ملجم ضربه بعدي رو مي‌زنه. كه فرق حضرت رو ميشكافد. حضرت اول ميگن كه طرف رو بگيريد و بعد جمله معروف ” فزت و رب الكعبه “ (به خداي كعبه قسم كه رستگار شدم) رو بزبون ميارند. دكتر ظفرقندي مي‌گفت اين روايت صحيح‌تر از اون روايتي هست كه ميگه حضرت علي وقتي تو سجده بود شمشير خورد. ولي ظارها اين شقش بيشتر مورد پسند ماها بوده. بگذريم. دلم براي سخنراني دكتر تنگ شده با اون لحن آرامش بخش.

هیچ نظری موجود نیست: