شنبه، خرداد ۰۳، ۱۳۸۲

نخلهاي بي‌سر


امروز روز حماسه آزاد سازي خرمشهر بود. سوم خرداد 1361. ياد حماسه سازان خرمشهر به خير باد. آنهايي كه 34 روز با كمترين امكانات جنگيدند و يكسال و نيم بعد يارانشان خونين شهر را آزاد كردند. به خيرباد، ياد رضا دشتي و يارانش، ياد صالح... كه با بدن لخت زير آفتاب آرپيچي بر دوش تانك شكار مي‌كرد. ياد شهناز حاجي‌شاه كه خمپاره امانش نداد. ياد علي سليماني، كه يك قبل از آزادي خرمشهر تنها بدن تمام ذغال شده‌اش باقي مانده بود. ياد محمد جهان آرا كه نبود ، وقتي كه شهر آزاد گشته بود. كه نبود وقتي كه خون يارانش پر ثمر گشته بود. كه نبود، او كه نور دو چشمان ترشان بود. كه نبود....او كه از شدت حجب و حيا به دوربين فيلمبرداري هم نمي‌توانست نگاه كند ولي شير بيشه رزم بود. ياد نخلهاي بي سر، به خير باد.

پ . ن. ” نخلهاي بي سر“ اسم رمانيه به همين نام، نوشته قاسمعلي فراست. حداقل 5-6 بار اين كتاب رو خوندم. كاشكي يكي پيدا مي شد و اين داستان رو فيلم مي‌كرد. يكي مثل ابراهيم حاتمي كيا، يا احمدرضا درويش و يا رسول ملاقلي پور.

هیچ نظری موجود نیست: