پسر خالهام ميگفت دفعههاي اولي كه ميبيني روي ماشينت خط انداختند خيلي حرص خواهي خورد ولي بعد برات عادي ميشه ديگه. امروز دو تا خط ديدم روي ماشينم انداختند و من حرص خوردم زياد. ولي سعي كردم كه عادي بشه برام و به روي خودم نيارم. من نميدونم فقط چرا بعضيها بايد اينقدر عقدهاي باشند. كي قراره ما هم به اهل تمدن به پيونديم؟ بيخيال بابا. ولي تونم سوخت.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر