یکشنبه، فروردین ۲۴، ۱۳۸۲

حسش نيست


خسته‌ام و خواب آلود ،‌پس حس نوشتن هم ندارم. توي وبلاگ يكي ديگه يه كامنت واسه يكي ديگه گذاشتم و يه خورده فحشش دادم. حالم هم از اون آدم مزخرف بهم مي‌خوره.
ديگه اين كه...ايام به كام باد.

هیچ نظری موجود نیست: