سه‌شنبه، فروردین ۱۹، ۱۳۸۲

محمد در بوشهر


دوستم محمد كه توي نيروگاه اتمي بوشهر مشغوله. ديروز زنگ زده بود. اصلا سرحال نبود و من سريع متوجه شدم. اون هم گفت آره اصلا حالم خوب نيست. با عشقش بهم زده بود. من اصلا فكر نمي‌كردم اون آدم بي‌خيال، عاشق هم باشه. خيال مي‌كردم كه تنها عشقش فوتباله. اومدم يه كم از فوتبال حرف بزنم كه يادش بره ولي فايده نداشت. حالم گرفته شد. هيچ وقت اينقدر گرفته نديده بودمش. مي‌گفت كه پسرا هميشه توي اين مسائل بيشتر آسيب مي‌بينند كه البته من با معتقدم خيلي به جنسيت ربطي نداره. آسيب ديدن تو اين قضايا. به هرحال اميدوارم اوضاع روبراه بشه براش.جالبه توي اون شرايط خودش براي من هم مي‌خواست توصيه‌هايي بكنه.!!!
موبايلش رو خاموش كرده و تنها راه ارتباطي من و محمد فعلا همين وبلاگه. محمد جان سرت سلامت. همه چي درست ميشه.

هیچ نظری موجود نیست: