شنبه، بهمن ۰۵، ۱۳۸۱

راديو پيام


من معمولا توي شركت وقتي مشغول فكر كردنم يا خيلي حوصله كار ندارم يه قلم دستمه و كاغد رو سياه مي‌كنم. واسه خودم هر چي مي‌خوام مي‌نويسم. امروز يه كاغذ از هفته پيش جلوم بود. همه چي توش بود از چرت و پرتهاي اساسي گرفته تا تركيب 3-5-2 تيم استقلال!
و غزلهاي حافظ و يه بيت شعر هم بود كه نمي‌دونم مال كيه ولي يادمه گوينده راديو پيام داشت مي‌خوندش خوشم اومد و يه بيتش رو كه يادم مونده بود نوشته بودم. ” عشق پيوند آشناييهاست---- عقل را رشته‌ها گسسته بگير “.
جالبه. حالا كه از راديو پيام گفتم اين رو هم بگم كه اروز راديو پيام جان عشاق شجريان رو پخش مي‌كرد. يادمه چند سال پيش اين نوار شجريان رو بيشتر همه دوست داشتم. ولي حالا خيلي‌هاشون خوبن و انتخاب سخته، ولي شايد نوار ماهور رو بيشتر از همه دوست داشته باشم. ظاهرا منع پخش آهنگهاي شجريان لااقل توي راديو پيام كه برداشته شده. خوبه ،‌ ما كه استفاده مي‌كنيم. خوبه كه خود استاد هم راضي باشه. دلم هوس يه كنسرت شجريان كرده مثل اوني كه 5-6 سال پيش رفتم. آخر حال بود...
.


دوش مي‌آمد و رخساره بر افروخته بود

تا كجا باز دل غمزده‌اي سوختــــــه بود

رسم عاشق كشي و شيوه شهر آشوبي

جامه‌اي بود كه بر قامت او دوخته بود

جان عشاق سپند رخ خود مي‌دانست

و آتش چهره بدين كار برافروخته بود

الي‌الاخر...

هیچ نظری موجود نیست: