سوتي سال : خب سوتيهاي جزئي كه زياد دادم. آخريش رو كه يادمه. توي شركت يه دونه نگاتيو توي دوربين باقي مونده بود و خواستيم يه عكس دسته جمعي با بچههاي شركت بندازيم. دوربين رو سه پايه تنظيم كردم. جاي خودم رو معين كردم. ولي بدون اينكه اهرم تاخير رو بكشم. دكمه شاتر رو زدم و دويدم ولي خوب عكس بدون حضور عكاس (يعني من ) افتاد. بچه ها تا چند دقيقه فقط ميخنديدند. ولي خوب سوتي بزرگ رو يكي از دوستام داد كه بچهاش، 2-3 ماه زودتر از موعد مقرر به دنيا اومد!! هر چند وقتي، پارسال عروسيش يهو چند ماه جلو افتاد و ناگهاني برگزار شد حدس زديم كه ممكنه همچين سوتي رخ داده باشه! و حدسمون درست بود.
بزرگترين تبعيض سال : وقتي بود كه پاداش آخر سال رو دادند و من 200 هزار تومن پاداش گرفتم و همكار هم ردهام 600 هزار تومن!!. البته مسلما اون بهتر و بيشتر از من كار كرده بود ولي خب سه برابر پاداش گرفتن يه كم خلاصه، آره. البته بعدش با خودم فكر كردم كه پاداش يه چيز اضافه بر سازمان بوده و رئيس به هر كسي دوست داشته داده، اصلا به من چه؟!. يه بار بعضي بچهها سر يك مناقصه كه اخرش هم برنده نشديم تا 5 صبح شركت بودند. ظاهرا هر كي اونشب بوده پاداشش چند برابر بقيه بوده. يادم باشه سال بعد يه شب تا صبح رو حداقل توي شركت باشم. حالا مشغول چه كاري، بماند.
قصاب سال: آريل شارون
دلقك سال : جرج دبليو بوش - فلاني - حبيبا... عسگر اولادي! -
درد سال : سر درد - درد {...} - در رفتن انگشت دست.
تنها مراجعه به دكتر : رفتن به دندانپزشكي و پر كردن دندان و خونين و مالين شدن.
خداحافظي سال: مراسم خداحافظي همكارمون خانم - خ - كه رفت كانادا.
عجيب ترين واقعه آب و هوايي سال: بارش ديوانه وار تگرگ ،14 فروردين پارسال.
مشغوليت سال : وبلاگ نويسي
مظلوم سال: سيد محمد خاتمي
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر