شنبه، بهمن ۲۶، ۱۳۸۱

ياس فلسفي


توي دو تا كارخونه‌اي كه شركت ما طراحي كرده 2 تا ساختمون توليد و تصفيه هست كه همكارمون توي شركت كه الان مقيم كاناداست طراحي و محاسبه كرده. كارفرما بعدا اينقدر به اين ساختمون لوله و بار اضافي آويزون كرده كه ظاهرا نياز به كنترل مجدد محاسبات داره. اون موقعها محاسبات اينها رو يه پسره كه يكسال از من بزرگتره از طرف كارفرما كنترل مي‌كرد. فهميديم كه رئيس شركت يه قرارداد با همون پسره بسته تا اصلاحات و كنترلهاي لازم رو انجام بده. مبلغ قرارداد كه 2 ماهه هست رو امروز فهميديم ، 11 ميليون تومن ناقابل!! شاخ در آورديم. تازه 5 ميليون تومن ديگه هم براي تهيه نقشه‌هاي عين ساخت! كه اونهم كاري نداره. از طرفي ساختمون رو هم خود اين پسره بايد تاييد كنه. تقريبا 100% مي‌شه گفت كه يه جور رشوه سند سازي شده داره پرداخت مي‌ِشه. چون با تاييد اين ساختمون كلي پول طلب شركت هم احتمالا وصول مي‌شه. اون مهندس همكارمون كه 4-5 سال روي اين سختمون كار كرد توي تمام اين سالها اينقدر حقوق نگرفته!! مي دونم كه اينجا رو مي‌خونه و حرص مي‌خوره. عجب بساطيه . همه دچار ياس فلسفي شده بوديم تو شركت! تازه فهميديم كه كلي رشوه و حق حساب هم توي پروژه‌هاي پتروشيمي رد و بدل مي شه كه بگذريم. واقعا سخته كه آدم بتونه سالم و پاك زندگي كنه. سخت.

هیچ نظری موجود نیست: