امروز همش با خودم ميگم. ” پنتنجلي “. پنتنجلي اون آقاهه بود كه توي پدرخوانده 2 صداي گرفتهاي داشت. و وقتي توي دادگاه خواست شهادت بده بر ضد مايكل، اونها برادرش رو آوردند و اون اعتراف نكرد. آخرش هم توي وان حموم رگ دستش رو زد و خودكشي كرد.
ديووونه ديوونه.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر