بعد از شام هم دوباره رقص و ... بعضي ها به خصوص دائيات طوري ميرقصند كه مطمئني اثر الكله! يه رقص آروم با آهنگ گل گلدون من...و با نور پردازي عالي شروع ميشه. زوجهاي رقصي دو به دو باهم ميرقصند. بعضيها مسخره بازي مرد با مرد ميرقصند . بعضيها هم هر دونفر دخترند، ولي اكثرا اون طوري كه بايد باشه هستند. تو به شدت دلت ميخواد كه يه نفر خاص الان اينجا بود. اون دستاش رو ميذاشت روي شونههات و تو با دستات كمرش رو ميگرفتي. و آروم با اين آهنگ زيبا ميرقصيدين. به شدت دلت ميخواست. همهاش به فكر اون بودي.
بعدش دوباره آهنگهاي تند و رقص چاقو و ...توي نماي پشت صحنه اركستر چهار تا دختر با عينكهاي شب رنگيشون به زيبايي ميرقصيدند . زير رقص نور وحشتناك. عين اين دخترهاي مشوق تيمهاي فوتبال آمريكايي شده بودند. وسط اين كارها چندين و چند بار هم از شركت مجري مراسم تقدير و تليغ به عمل آوردند ، شركتي كه كل كار مراسم و شام و عكس و فيلم و.. با اونها بود. حتي 4-5 تا بپا هم سر كوچه داشتند كه مواظب حمله ناگهاني نيروي انتظامي باشند!
حسن ختام كار اركستر هم سرود اي ايران اي مرز پر گهر بود. همه دستهاي هم رو ميگيرين. تو دستهاي دو تا پسرخالههات رو گرفتي و دستهاي همه توي هوا با آهنگ حركت ميكنه و سرود اي ايران رو فرياد ميزنين. چند متر اون طرف يه خانوم رو ميبيني كه تقريبا داره اشك ميريزه با اين سرود. خيلي عالي بود اين تيكه آخر.عكسهاي با حالي هم انداختي با بقيه. يه جا چون عروس و دوماد هر دو مهندسي مكانيك خوندند ،گفتند مكانيكيا برند عكس بندازند. تو هم با وجود مخالفت چند نفر ميري فاطي ميشي. ميگي: من عمران خوندم با گرايش مكانيك. بعدش هم پسر دائيت و دختر دائيت رو ميرسوني. موقع برگشت خواهرت كنارت كمربند رو بسته و تكيه داده عقب. تو همينطور داري گاز ميدي. 110 تا رو پر ميكني، بعد يادت مياد كه فعلا زوده براي اين ماشين و براي خودت بي خيال ميشي. شب سريع ميري پاي كامپيوتر و يك چت خوب....ساعت از 3 گذشته. خواب.
جمعه، اسفند ۰۹، ۱۳۸۱
پنجشنبه - 5 - گل گلدون من... (سرخ
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر